سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از یکدیگر مَبُرید و به یکدیگر پشت مکنید و با یکدیگر دشمنی و کینه مَوَرزید و برادر هم باشید . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :59
بازدید دیروز :67
کل بازدید :369662
تعداد کل یاداشته ها : 205
103/9/4
1:4 ع

نکته ها

 

 


1. «زهرا» نامی دیگر برای قم در قرن ششم
تعبیر شگفتی در کتاب عجایب الخلوقات طوسی دیدم که نام زهرا را در قرن ششم برای شهر قم آورده است. نمی دانم از کجا آورده اما هرچه هست جالب است. در این عبارت نکات دیگری هم در باره قم هست که جالب توجه است:
قم: شهریست نیکو آنرا زهرا خوانند و شیعیان آنجا کثرتى دارند گویند کى جبریل آن روز کى شهرهاء قوم لوط برگردانید بقم فرو آمد. درین شهر آبى است کى از داء العصال سود دارد. گویند کى عیسى علیه السلم گل را بدان‏ آب سرشت کى در قم بود و مرده را بدان زنده کردى و مرغ را از گل در حرکت آوردى و کبش اسحق از آنجا آوردند و هوایى درست دارد و هیکل شهر بزرگ دارد. در حب على و خاندان غلو کنند، اگر دیگر اصحاب پیغمبر را شتم‏ نکردندى‏ پسندیده بودى. (عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات/ طوسی، متن، ص: 260)

 

2. کتاب الاسود چیست؟
ماجرای حزب توده در ایران یکی از ماجراهای پردامنه و پر حاشیه ای است که بخش مهمی از تاریخ ما را از شهریور 1320 تا سال 62 در برداشت گرچه در این سالهای میانی یعنی از حوالی 1334 تا 57 خبری از آن نبود. یکی از وجوه این ماجرا، شکل گیری سازمان افسران حزب توده است که از پس از 28 مرداد مورد تعقیب دستگاه امنیتی شاه قرار گرفتند و تعداد زیادی اعدام و تعدادی هم به حبس های طولانی محکوم شدند. بختیار در سال 34 کتابی با نام «کتاب سیاه»‌ منتشر کرد که در باره سازمان افسران حزب توده بود. این کتاب برای افشای ماهیت این ماجرا بر اساس اعترافات و مسائل دیگر تدوین شده بود.
آنچه جالب است این که، کتاب یاد شده به دستور بختیار به عربی ترجمه شد و عنوان «کتاب الاسود عن منظمات ضباط حزب توده الشیوعی» را به خود گرفت. مقدمه آن شامل یک تقدیمیه است و بعد هم مقدمه خود بختیار حاکم نظامی تهران که عینا هر دو مقدمه در متن فارسی کتاب هم بوده است. این مقدمه در سال 1334 توسط تیمور بختیار نوشته شده است، کسی که خودش جانش را به خاطر زاویه گرفتن از رژیم پهلوی از دست داد و در عراق توسط عوامل وابسته به شاه ترور شد تا همه بدانند وفاداری بیهوده به حکومت ها چه نتیجه ای در بر دارد.
مدتی قبل دوستم جناب آقای مطلبی کاشانی نسخه ای از متن عربی آن را که تاکنون ندیده بودم، به رسم هدیه داد که بنده هم علی الرسم خودم آن را به کتابخانه تخصصی تاریخ سپردم.

 

3. ترجمه عربی شهید جاوید با نام
موج ترجمه آثار اسلامی و ایرانی به عربی و ترکی در چندین نقطه از بلاد دنیای اسلام جریان دارد. در ترکیه، بیشتر آثار صوفیانه فارسی کهن به ترکی ترجمه می شود. این به جز آثار مذهبی است. در عراق، مرکزی در نجف، شماری از آثار تاریخی پژوهشی ایرانی را در سالهای اخیر ترجمه کرده که آقای دکتر نصیر الکعبی هدایت آنها را به عهده دارد و اخیرا ده مورد از آن را برای کتابخانه تاریخ فرستاد. اما در بیروت هم ترجمه آثار ایرانی از طرق گوناگون دنبال می شود. شماری از آثار فکری تولیدی پس از انقلاب در بیروت ترجمه و منتشر می شود که دوستم آقای سبحانی و شماری دیگر آن ماجرا را دنبال می کنند. ناشران شیعی لبنان هم خودشان برخی از آثار را که در جهان عرب شیعی مشتری دارد ترجمه می کنند. این بار که به لبنان رفتم ترجمه کتاب شهید جاوید صالحی نجف آبادی را دیدم که البته به خاطر اهمیت از این کتاب یاد می کنم. دکتر سعد رستم مترجم این کتاب است و سال نشر هم 2013 است و ناشر هم الانتشار العربی که در چاپ آثار مدرن اسلامیات و ادب فعال است. البته پس از سالها دیگر زدن آن حرفها مشکلی ایجاد نمی کند به خصوص که در حال حاضر آن قدر فضای عراق از لحاظ مذهبی باز است که انواع و اقسام کتابها منتشر می شود و خیلی نگرانی هم در میان علما و مراجع ایجاد نمی کند. همین ایام بود که شنیدم اطلس شیعه خود بنده هم که در نجف و توسط همان موسسه مرکز الاکادیمی للابحاث ترجمه شده با کوشش چند ناشر در ایران منتشر شده است.

 

4. آقا محمد پسر شیخ حسن کربلائی
سالها پیش که کتاب تحریم تنباکوی شیخ حسن کربلایی اصفهانی را چاپ کردم شرحی از زندگی ایشان در مقدمه نوشتم و گفتم که ایشان هم مباحثه مرحوم نائینی بوده است. همان جا نوشتم که ایشان پسری داشت که در عراق نمایندگی چرخ خیاطی ژانومه را داشت. چون شیخ حسن کربلایی که مورخ برجسته ای است در جوانی درگذشت، پسرش را مرحوم نائینی که هم بحث او بود، بزرگ کرد. اخیر رساله ای از آثار مرحوم نائینی در فهرست جدید مرعشی (ج 41، ص 228) معرفی شده و در پاورقی جمله ای نوشته که هرچند ناقص است اما به کار آن می آید: در پایان نسخه نوشته است: هذا الکتاب بقلم المرحوم الآقا محمد بن المرحوم العالم الفاضل الشیخ حسن الکربلائی المتوفی فی اواخر ذی الحجة‌الحرام سنة 1331 فی النجف الاشرف و هو شباب و توفی والده المرحوم الشیخ حسن». پیداست که جمله ناقص است یا بد خوانده شده اما به هر حال نشان می دهد که ارتباط میان فرزند شیخ حسن کربلایی با نائینی برقرار بوده است. مرحوم نائینی پس از ماجرای تنباکو و چند سال قبل از مشروطه درگذشت. کتاب تحریم تنباکوی او یک تک نگاری بسیار مهم از یک رخداد تاریخی است که توسط یک روحانی نوشته شده و در تاریخنگاری ایران بسیار مهم است.

 

5. کتابی که مغولان در دجله انداختند و عالمی آن را نجات داد!
در فهرست اخیر مرعشی (41/533) نسخه از سنن ماجه معرفی شده که تاریخ کتابت آن 562 هجری است. در آغاز و پایان کتاب یادداشتهای سودمندی وجود دارد که از همه عجیب تر این جمله است که به این شکل در فهرست آمده است: لقد انتشلت هذا الکتاب ... من دجله بعد ان رماه التتر و ذلک سنة 656 و انا الفقیر الیه تعالی محمد بن احمد بن ابی بکر ابی الفوارس ؟ بن ... » حالا این که چطور می شود نسخه ای که در دجله افتاده نجات داد و تا امروز بماند خود پدیده شگفتی است.

 

6. اخبار ائمه القطعیه
عنوان بخشی از کتاب دستور المنجمین است که به رغم آن که نود سال پیش توسط قزوینی شناخته شده ودر پاورقی های جهانگشا از آن استفاده شده هنوز کسی آن را تصحیح نکرده است. اخیرا جلد چهارم مسائل پاریسیه منتشر شد و آن مقدار از دستور المنجمین از یک نویسنده اسماعیلی را که مرحوم قزوینی خوانده و تصحیح احتمالی کرده را در خود جای داده است. دقیقا معلوم نیست شامل همه آن متن می شود یا بخشی مانده است. بسیاری از کلمات هم احتمالی خوانده شده که برای همین عرض کردم تصحیح احتمالی. این بخش شامل اخبار امامان اسماعیلی است (ص 84 ـ 107) و پس از آن ذیل عنوانی اخبار الائمة القطعیة آمده که مربوط به امام کاظم (ع) تا امام مهدی (ع) است (107 ـ 112) . این بخش برای زندگی امامان شیعه اثنا عشری جالب توجه است. یک صفحه هم اخبار الائمة الزیدیه بوده که قزوینی نیاورده است. جالب است که بعد از آن (ص 113 ـ 120) باز قطعاتی از این کتاب و لابلای آنها توضیحاتی از قزوینی آمده است. (بر اساس آنچه آخر همان متن نوشته شده است). قزوینی این متن را در 20 ماه می 1922 کتابت کرده است.


7. فقه سال اول دبیرستانها از سال 1334 شمسی
کتابهای دینی مدارس دوره شاه قابل بررسی است. به ویژه که برخی از آنها از حیث محتوا جالب توجه است. کتاب «فقه» اثری است که در سال 1334 ش برای سال اول دبیرستان نوشته شده ومؤلف آن سید کمال الدین نوربخش است. اثری است که با یک عکس رنگی از شاه آن هم از دوره جوانی وی آغاز می شود. مقدمه آن جالب است. نوربخش نوشته است که از سال 1323 در برنامه مدارس درس فقه گنجانده شده است. وی می گوید که همان موقع روی این نکته تاکید کرده است که دین نقش مهمی در جامعه دارد اما اکنون پس از پانزده سال، مسوولان دریافته اند که همه اختلافات و آشفتگی ها زاده بی ایمانی است. اشاره وی به ماجراهای حزب توده است و این که بی دینی سبب انحراف جوانان شده است. نتیجه این شده است که به جای یک ساعت برنامه دینی در هفته، به دو ساعت ارتقا یافته و سبب خوشحالی نویسنده شده است. بخش اول کتاب عقاید و بخش دوم احکام است و در ضمن عقاید شرحی از سیره نبوی و امامان هم آمده است. این کتاب چاپ دوم آن است که در سال 1339 افست شده و مقدمه دیگری هم بر آن افزوده شده است.